نتایج جستجوی عبارت «محمد قاسم دهقان» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
به یاد شهیدان حجه الاسلام سید عبدالرسول معصومی و معلم شهید سید نعیم زاهدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد سيد نعيم زاهدي »
حجه‌الاسلام‌معصومی‌به‌حق‌پیوست یاران شد‌به اوج آسمانها با شهادت شادکامان حجه‌الاسلام‌معصومی‌به‌حق‌پیوست یاران بود این‌ مرد مجاهد در صف هیجا دلاور بود سروی‌در گلستان‌شجاعت بس تناور حجه‌الاسلام‌معصومی‌به‌حق‌پیوست یاران سالها در جبهه ها جنگید آن مرد الهی هر زمان نور بیانش زایل کفرو تباهی حجه‌الاسلام‌معصومی‌به‌حق‌پیوست یاران دشمن‌بعثی زخوفش‌بود‌ لرزان‌ و هراسان صحنه پیکار او یاد آور رزم دلیران حجه‌الاسلام‌معصومی‌به‌حق‌پیوست یاران بود درمیدان قرآن راستی بهتر سخنگو اهل‌حق بود اونه اهل حیله و مرد هیاهو حجه‌الاسلام‌معصومی‌به‌حق‌پیوست یاران یاداین‌ روحانی‌پاک ومجاهد بس‌گرامی زنده‌بادا همرهش‌سید‌جواد...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -ابوذر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
ابوذر مردی از صحرا چنان آرام بگذارد قدم بر تارک دنیا دلش آزرده از بیداد تنش فریاد و دل فریاد ابوذر مردی از صحرا ابوذر غیرتش دریا ابوذر تیغ بر قلب حکومتهای خون آشام قدم آرام می دارد ز راه رفته باز می‌گردد و راهی تازه می‌یابد ابوذر مرد حق تنها بدون ترس از خواری در این دنیا علم بنشاند بر ضد ستم بر صفحه ننگین هر تاریخ ابوذر تشنه‌ای جاوید از دریای غیرتها قدم برداشت از غفار تا کعبه وخود را می‌رساند با محمد(ص) یار می‌گردد ابوذر این وجود پاک و غیرتمند ابوذر تک...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید اصغر نظری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
خون سرخ علی‌اصغر حسین (ع) وقتی از گلوی نازنین او جاری شد، روحی تازه در کالبد جامعه مسلمان دمید و از قطره‌قطره آن خون هزاران اصغر پا به عرصه حیات نهادند تا در تداوم راه اهل‌بیت (ع) و انتقام خون شهید شش‌ماهه دفاع کنند. اصغر، نو گلی بود که ۱۳۴۷/۹/۱۰ در روستای مشکان نی‌ریز شکفت و با اولین گریه‌های خود لبیک به سالار شهیدان را سرود. در کانون گرم خانواده با معارف ناب دین اسلام آشنا شد و...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -قدس
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
نام عرب که می‌شنوم، سخت می طپد این قلب دردمند نام عرب که می‌شنوم زار می‌زنم در سینه گوشه‌ای به شب تار می‌زنم آخر کجاست آن عرب مرد آخر کجاست آنکه علی(ع) از تبارشان برخاست آنها مگر قیام محمد(ص) ندیده‌اند آنها مگر زگلشن او گل نچیده‌اند آنها مگر ز قدس نظر وا نمی‌کنند آنها چرا قدم بخاک فلسطین نمی‌زنند ای مردم عرب ای مردم دلیر عرب هان بپا، بپا برخیز، کو به مشت تو شمشیر؟ کو آن زره که پشت ندارد کو آن قبله‌ای که ز نامش پشت قبیله‌های دگر می‌لرزید برخیز جان من به...
شهدا سال ۶۷ -وصیتنامه شهید علی اکبر مولازاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد علي اکبر مولازاده »
بسم‌الله الرحمن الرحیم چه بنویسم، به نام خدای عظیم و قادر و متعال و به نام پیغمبرش محمد (ص) که ما از برکت وجودش مسلمان شدیم و اکنون در پیشگاه خداوند روسپیدیم. لکن ما با باری از گناه، امید بخشش و عطوفت پروردگار را داریم. سلام بر محمد (ص) و علی (ع) و فرزندانش. سلام بر مهدی (عج) و نائب برحقش، سلام بر انقلاب که به برکت خون هزاران شهید که شما آن را دادید [به ثمر نشست]. آری!...
حال و هوای معنوی رزمندگان در عملیات ثامن الائمه
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات ثامن الائمه (ع »
آقای حسین ربیعی در این مورد می‌گوید‌: در شبهای عملیات، برادران رزمنده، حال و هوای عجیبی داشتند‌. منطقه عملیاتی، محل راز و نیاز شده بود، هر کس شبها در نخلستانها راز و نیاز خاص خود را داشت و علی‌رغم شرکت در رزم شبانه و خستگی، اعمال عبادی آنها نیز مداوم برقرار بود‌. وی در مورد ایثار و مقاومت رزمندگان می‌گوید‌: بعضی روزها به علت درگیری و مشکلات رزم، غذا به ما نمی‌رسید. ما هم از نانهای دورریز، مانده، خشک شده و...
کلیات عملیات والفجر یک
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر يک »
این عملیات در تاریخ 21/12/1361،‌ ساعت 11 شب و با رمز «بسم‌الله‌الرحمن الرحیم ، یا الله ، یا الله ، یا الله و انصرنا علی القوم الکافرین ، یا محمد (ص) یا امیرالمؤمنین‌، یا فاطمه الزهرا‌... با توکل بر خدا به پیش» ‌. در شمال غربی ارتفاعات حمرین تا فکه به اجرا گذاشته شد‌. هدف اصلی این عملیات حمله به کوههای حمرین و تصرف کامل آنها بود تا دشمن در دشت قرار گرفته و مقدمات پیشروی به عمق...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید محمودرضا بهرامی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
یوسف گم‌گشته‌ام، ای به خون آغشته‌ام مانده در دشت بلا، آهوی سرگشته‌ام قاسم گلگون قبایم، رود ای به خون بسته حنایم، رود آنان که در وفاداری به عهد و پیمان، نه‌تنها جان، بلکه جسم را هم بی‌نشان پسندیدند، آیا شود که نام بلندشان از لوح دل‌ها بیرون رود؟ حاشا! که رسم روزگار چنین نبوده و چنین نخواهد شد. از میان آن‌ها که یاد زیبایشان بر لوح دل‌ها مانده، قصه محمود رضا بهرامی را که در سال ۱۳۴۴ در شهرستان نی‌ریز...
زندگینامه جانباز حسین فرهنگ
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
حسین فرهنگ فرزند محمد، در تاریخ ۸ تیرماه سال ۱۳۳۷ در روستای لای گردو از توابع شهرستان داراب به دنیا آمد. او دوران کودکی خویش را در دامان پدر و مادر و در روستای باصفای لای گردو سپری نمود. ایشان به دلیل مشکلات نتوانست به تحصیل بپردازد. برای آشنایی با معارف اسلامی به مکتب‌خانه رفت و از همان زمان کودکی سعی نمود به خانواده برای امرارمعاش کمک کند. وی در تاریخ ۳۱ مردادماه سال ۱۳۶۲، از طریق بسیج شهرستان...
زندگینامه جانباز ناصر خداپناه
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
ناصر خداپناه فرزند محمد، در تاریخ 1/10/1343 در خانواده‌ای ساده و مذهبی و زحمتکش در شهر نی‌ریز متولد شد. دوره ابتدایی را در دبستان بختگان و دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی مسعود بزرگی گذراند. سپس ترک تحصیل نمود و به کار آزاد پرداخت. زمانی‌که دوران اعزام به خدمت مقدس سربازی فرا رسید. برای گذراندن خدمت سربازی، به ارتش جمهوری اسلامی ایران پیوست و پس از طی دوره آموزشی راهی جبهه‌های نبرد حق علیه باطل شد. در جبهه...